کارنکارن، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

نفس مامان و بابا کارن

داستان مرد شدن کارن و رسوا کردن مامان

حالا میرسیم به شنبه این هفته که میشه ١٧ دی ختنه کردن آقا کارن و رسوا کردن مامانش تو بیمارستان: کارن مامان بردیمت جایی که آشنا بود ختنه بشی،قرار بود شنبه فقط معاینه بشی بعد روز بعدش ببریمت برا ختنه که بالاخره دکتر گفت همین امروز ختنه میشی. پسر گلم یه ٣ ساعتی ما منتظر بودیم نوبتمون بشه،یه عالمه نی نی اومده بود برا ختنه که وقتی از اتاق عمل بیرون میومدن فقط یکم نق و گریه کوچیک داشتن،تا اینکه تو رو صدا کردن که ببرمت،بابایی باهامون نبود ولی بابا بزرگ و مامان بزرگ بودن،خلاصه من و از اتاق بیرون کردن نفسم توام خواب بودی،منم بوست کردمو رفتم که دفعه دیدم صدای جیغت تمام بیمارستانو پر کرده ،خانم پرستار اومد گفت این پسرتو با چی ساکت میکنی نم...
21 دی 1390

بدون عنوان

مادر پدر،آغوشت را از من نگیر! نیازهای عاطفی کودکان به خصوص در شش ماهه اول زندگی نیازمند توجه کامل والدین خود هستند.آنها گریه می کنند تا نیازهایشان برطرف شود،بنابراین شیردهی کافی در رسیدگی به نوزاد ،نوعی ارزش گذاری به کودک محسوب می شود.کودک با سن کمتر از شش ماه شخصیتی جدا از مادر ندارد،گریه او خبر از مشکلش می دهد و در آغوش گرفتن او باعث آرامش کودک می شود در حالی که بی اعتنایی کودک را بهانه گیر و لجوج می کند.ارتباط جسمانی و عاطفی مادر و جنین پس از تولد ،کودک را برای پنج الی شش ماه نسبت به بیماری هایی که مادر به آن ایمن است ،مصون می کند از طرفی ادامه این ارتباط و در آغوش نوزاد توسط مادر ،مقاومت شیرخوار را در برابر عوامل عفونی تق...
20 دی 1390

2 ماهگی کارن

پسرم 10 دی 2 ماهت شد و صبح ساعت 8 با بابایی رفتیم برا واکسنت...الهی مامان برات بمیره که خواب بودی و بیدارت کردن تا برات قطره بندازن... کارن عزیزم ،مامان تا حالا گریه با جیغتو ندیده بود که وقتی واکسنتو زدن دیدم .الهی بگردم که دردت اومده بود کاش به جای تو به من زده بودن.. حالا یه چنتا بچه دیگه هم بودن ولی اونا فقط یکم نق زدن...ولی وای وای از گریه تو که مردونگیتو ثابت کردی باهاش،عزیزم ناراحت شده بودی که چرا از خواب بیدارت کرده بودن..... بعد واکسن رفتیم خونه مامان بزرگ تا اگه شب تب کردی مامانت تنها نباشه،که خدا رو شکر فقط یکم اذیت کردی و صبح فرداشم سرحال بودی،جای واکسنت نه ورم کرد و نه سفت شد.اینم عکسای صبح فردای واکسن دوماه...
20 دی 1390